نرم افزار هلو BPMS
نرم افزار هلو BPMS ،مدیریت فرآیندهای سازمانی یا به اختصار BPM یکی از به روزترین مباحث عصر کنونی در حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات است.
تأثیر شگرف BPM در موفقیت شرکت های برتر دنیا انکارناپذیر است. BPM تلفیقی از دانش مدیریت و نوآوری های فناوری اطلاعات است و می تواند برای هر سازمانی، مدیریت هوشمندانه و کارآمدی را ایجاد سازد.
پیشرفت های همه جانبه در حوزه فناوری اطلاعات و اینترنت باعث تحولات اساسی در حوزه مدیریت شده است، به گونه ای که دیگر مدیریت بدون بهره گیری از فناوری اطلاعات قابل تصور نیست. برای ورود به حیطه مدیریت فرآیندهای کسب وکار باید از BPMN شروع کرد. اما BPMN چیست؟ و چرا BPMN اولین گام و مهم ترین گام برای ورود به مبحث مدیریت فرآیند است؟
برای مدیریت فرآیندهای سازمانی ابتدا باید فرآیندهای سازمانی را مدل سازی نمود. لذا زبانی قابل فهم و استاندارد برای مدل سازی فرآیندها لازم است که بتواند مفاهیم فرآیندی را برای انواع ذینفعان توصیف نماید. BPMN ) مخفف Business Process Model and Notation (، زبان مد لسازی فرآیندهای کسب وکار است .
BPMN زبان استانداردشد های است که توسط کنسرسیوم جهانی OMG با مشارکت شرکت های بزرگی چون مایکروسافت، IBM ، اوراکل، Bizagi و … ساخته شده است. این زبان باعث تحولات بزرگی در عرصه مدیریت فرآیندها گشته است.
زبان BPMN برای توصیف یک فرآیند از نمادهایی ساده و قابل فهم استفاده میکند. با این زبان، بیان روند اجرای کار بسیار ساده و برای تمامی رده های سازمان اعم از مدیران و کارشناسان قابل درک می گردد. یادگیری BPMN برای تمام کسانی که در حوزه بهبود سازمانی و زیرشاخه های آن نقش ایفا می کنند ضروری است.
یادگیریBPMN باعث تحولات بنیادین در رویکرد به مسائل می شود و افرادی که با این زبان آشنا هستند به صورت علمی می توانند در خصوص فرآیندهای سازمان تفکر و اظهارنظر نمایند.
در طول سال هایی که به صورت حرفه ای در این حوزه مشغول به فعالیت بوده ام، افراد زیادی را دیده ام که سعی داشتند سازمان خود را متعالی گردانند اما به دلیل ناآشنایی با استانداردها، مجبور بودند که با روش های خودساخته، به سازمان خود کمک کنند. همین افرد پس از آشنایی با BPMN ، افسوس می خوردند که چرا زودتر با این مبحث آشنا نشده اند و چه زمان گرانبهایی از عمر خود را صرف اختراع دوباره چرخ کردند.
بدون شک BPMN برای مدل سازی فرآیندهای سازمانی از جامعیت و ارجحیت برخوردار است و نر م افزارها و ابزارهای بسیاری برای پشتیبانی از آن ساخته و اجرایی شده اند.
نرم افزار مدیریت فرآیندهای کسب وکارطرفه نگار هم از این استاندارد بین المللی پیروی کرده و آن را پیاده سازی میکند و طراح فرآیند به راحتی می تواند مدل سازی را انجام دهد.
تدوین معماری سازمانی در نرم افزار هلو BPMS
معماری سازمانی چارچوبی برای تببین، هماهنگسازی و همسوسازی کلیه فعالیتها و عناصر سازمان در جهت نیل به اهداف راهبردی سازمان است. معمار سازمانی همانند دیگر معماران با بخشهای مختلف سیستم درگیر میشود، اما برخلاف دیگر معماریها، معمار با سیستمی مواجهاست که اجزای آن اغلب غیرفیزیکی، غیرقابل لمس و مفهومی بوده و روابط حاکم بر آنها منبعث از روابط و فرهنگ کاری و (یا) انسانی است.
جهت توصیف چنین سیستمی، او نمیتواند از روشهای رایج برای دیگر معماریها استفاده نماید و نیاز به استفاده از مدلهای مختلف دارد. میتوان معماری سازمانی را با مجموعهای از مدلهای بهم پیوسته و مرتبط نمایش داد که انتخاب بین انواع مدلهای مناسب بر عهده معمار است.
معماری سازمانی ریشه گرفته از بحث «معماری سیستمهای اطلاعاتی» و به خصوص «معماری اطلاعات» و ادامه این نوع از معماریها بطور خاص در سازمان است.
تفاوت معماری سازمانی و معماری سیستمهای اطلاعاتی در این است که معماری سازمانی تمام جنبههای سازمان نظیر کاربران، موقعیت جغرافیایی سیستمها، نحوه توزیع آنها، فرآیندهای حرفه، انگیزه کارها، راهبردها، مأموریتهای سازمان و غیره را در نظر میگیرد، در حالیکه معماری اطلاعات، تنها بر اطلاعات متمرکز شدهاست.
در واقع، در معماری سازمانی با یک نوع مهندسی مجدد در کل سازمان، از منظر سیستمهای اطلاعاتی روبرو هستیم که سعی در بهبود فرآیندهای کاری سازمان از طریق بهکارگیری فناوری اطلاعات دارد.
این روش از لحاظ تاریخی پیشینه طولانی ندارد و در بین بقیه روشها از تازهترینهاست و در طبقهبندی آنها از گونه سازمانگرا و دادهگراست و ناشی از گسترش بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمانها و افزایش تعاملات درون و برون سازمانی و همچنین شتاب روزافزون تغییرات است که بحران فناوری را ایجاد نمودهاست.
هدف اصلی از بکارگیری معماری سازمانی ایجاد ارزش افزوده در خصوص توسعه و بکارگیری زیرساختهای فناوری اطلاعات در سازمان است. در طرح معماری سازمانی همیشه باید این سئوال مطرح شود که چه ارزشی از این طرح ایجاد شده و چه کسی به این ارزش نیاز دارد. در مراحل نخستین از تعریف معماری سازمانی باید اهداف دقیق از تعریف و پیادهسازی آن مشخص گردد.
در این زمان باید تعیین شود که معماری سازمانی به دنبال رفع چه مشکلاتی در سازمان است و چه عواملی سبب شده است تا نیاز به تعریف معماری سازمانی احساس شود. اهداف معماری سازمانی باید به روشنی مشخص شده و معماری نیز در نهایت به نحوی تعریف و پیادهسازی شود تا اهداف مذکور محقق شوند. معمولا طرحهای معماری سازمانی در راستای ایجاد تحول برای جبران مشکلات جاری و یا دستیابی به سطوح بالاتری از کارایی تعریف میشوند.
این اهداف ممکن است در هر سازمان نسبت به سازمان دیگر تفاوتهایی داشته باشند بنابراین قبل از اقدام سازمان به تعریف و پیادهسازی معماری باید اهداف آن به روشنی مشخص گردد.
امکان سنجی و نیاز سنجی د رنرم افزار هلو BPMS
سیستم های مدیریت فرآیندهای سازمانی یکی از دستاوردهای عصر نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد و از جمله پروژه هایی است که به دلیل اهمیت آن، چه از بعد مالی و سرمایه گذاری و چه از جنبه تأثیرگذاری ساختاری و زیر بنایی آن ، نیازمند امکان سنجی و انجام مطالعات مقدماتی قبل از اجرا می باشد.
به منظور پیادهسازی موفقیت آمیز این سیستم در سازمانهای امروزی، پروژه مقدماتی امکانسنجی اجرای سیستم BPMS در سازمان بسیار مهم بوده و موفقیت پیادهسازی در گروی اجرای درست و کامل این پروژه مقدماتی می باشد.
مدل سازی و مستند سازی فرآیند های سازمانی در هلو BPMS
امروزه بحث شناسایی و مدلسازی فرآیندهای سازمانی، بحثی است که در بسیاری از سازمانها با ابعاد کوچک و بزرگ مطرح است، مباحث مدیریت و مدل سازی فرآیندهای سازمانی میتواند به عنوان عامل مهمی در موفقیت کسب و کار سازمانها در نظر گرفته شود.
به طور کلی به تصویر درآوردن توالی فعالیتهای کسب و کار و اطلاعات مرتبط با آن را مدلسازی فرآیند میگویند.
هدف از مدلسازی فرآیندهای کاری یک سازمان، ایجاد یک زبان مشترک مفهومی(مبتنی بر استاندارد) و ساده(در قالب اشکال گرافیکی که هم حجم کمتری دارند و هم براحتی توسط کاربر قابل درک هستند)، بین مدیران و کارشناسان سازمان، و تحلیلگران سیستمی میباشد.
مدلسازی فرآیندها فعالیتی است که توسط تحلیلگران فرآیندها و به منظور استخراج فرآیندهای موجود و نمایش فرآیندهای جدید در تمام متدولوژیها و استراتژیهای مهندسی مجدد مورد استفاده قرار میگیرد. در چنین فعالیتی تحلیلگران از ابزارهای مدلسازی برای مدل کردن وضعیت فعلی و وضعیت آینده سازمان استفاده میکنند.
مدل کردن فرآیندهای کسب و کار (و یا فرآیندهای سازمانی) یکی از ابتدایی ترین گام های حرکت به سمت بهینه سازی آنهاست.
هدف از مدل کردن فرآیندها به نوعی مستندسازی روند انجام اموری است که به هر شکل سازمان در آن دخیل است. وجود یک زبان مشترک و استاندارد به منظور مدل کردن فرآیندها کمک می کند تا این مستندات در شرایط زمانی و مکانی مختلف کارایی خود را از دست ندهند.
مهندسی مجدد فرآیند های موجود در نرم افزار هلو PMS
مهندسی مجدد به معنی آغازی دوباره، از نو متولد شدن، از نو شروع کردن است. مهندسی مجدد یعنی دگرگون سازی، دگرگونی در ذهن، طرز فکر و نگرش مدیران و کارکنان، در فرهنگ و نظام ارزشی، در فرآیندها و پردازشها، در ساختار و سازماندهی، و در روش استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در سازمانها است.
در مهندسی مجدد، طراحی ریشه ای فرایندها، تشکیلات، و فرهنگ یک شرکت برای دستیابی به جهشهایی خارقالعاده در عملکرد آن شرکت صورت میگیرد و به کنار نهادن شیوههای قدیمی و سنتی و نگرشی جدید به کار برای به وجود آوردن محصول یا خدمتی مناسب و نیز ارزش دادن به مشتری مد نظر است. در مهندسی مجدد، هدف دستیابی به نیازهای امروزی همچون کیفیت برتر، خدمات، انعطافپذیری و هزینه پایین است و در نتیجه باید فرایندها را ساده نمود.
تعاریف فوق نشان میدهند که مهندسی مجدد معمولاً در کل پیکره یک سازمان یا شرکت صورت میپذیرد و اقدام به آن تنها در یک بخش سازمان را نمیتوان نام مهندسی مجدد نامید، اگر چه میتوان فرایندهای کاری مختلف یک زیر مجموعه را نیز مهندسی مجدد نمود اما، شاید اعمال نمودن این بحث مدیریتی در تمام آن مجموعه با توجه به چالشهای پیش رو، لازم باشد.
عصر حاضر به گونهای است که در معرض تغییرات سریع و مداوم قرار دارد و این تغییرات بر رفتار و نیازهای مشتریان نیز اثر میگذارد بنابراین، سازمانها نیز لازم است که این تغییرات را و اثر آن را بر مشتری تجزیه و تحلیل کرده، و در فرایند فعالیتهای خود اعمال نمایند.
مراحل اولیه BPR
مرحله اول: تعیین دیدگاه کسب و کار و اهداف فرآیندی
این متدولوژی با وضع چشم انداز و اهداف فرایند آغاز می شود. به عبارت دیگر، به جای تمرکز بر فعالیت ها و وظایف، به منظور حذف گلوگاه های فرایند ( آنگونه که در متدولوژی های بهبود قبلی اتفاق می افتاد) بایستی باز طراحی بر روی کل فرایند انجام شود، تا چشم انداز و اهداف فرایند محقق گردد.
مرحله دوم: شناسایی فرایندهای است که لازمست باز طراحی گردند
این مرحله شبیه به مرحله تحلیل پارتو(Pareto) در متدولوژی TQM است. به جای بازطراحی تمام فرآیندها ، تنها فرآیندهای کلیدی و موثر، طراحی مجدد میشوند.
مرحله سوم: درک و سنجش فرآیندهای موجود
مرحله سوم، شامل درک و سنجش فرآیندهای موجود، به منظور مشخص نمودن عارضه های آن ها می باشد. این تشخیص، با هدف ” تعیین مقیاسی برای سنجش بهبودهای آتی” صورت می پذیرد.
مرحله چهارم: تشخیص نقش IT
این مرحله تلاش برای تشخیص نقش IT در طراحی مجدد فرآیندهاست، بنیانگذاران BPR اعتقاد داشتند با اهرم IT ، میتوان انتخابهایی برای ساخت فرآیندهای طراحی مجدد داشت.
مرحله پنجم: پیاده سازی نسخه آزمایشی
در این مرحله، یک نسخه آزمایشی از فرآیند پیاده سازی میشود. این نسخه آزمایشی بیش از برنامه های کاربردی IT ، در سازمانهای کسب و کار توسعه پیدا میکند و بعنوان پایه جهت بهبود تکرارشونده، پیش از پیاده سازی کامل مورد استفاده قرار میگیرد.
مشاوره و دموی رایگان :
02177583231
09032265203